بسیج خواهران خواجه نصیرالدین طوسی

وب سایت رسمی بسیج خواهران دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی / www.basij-kntu.ir

بسیج خواهران خواجه نصیرالدین طوسی

وب سایت رسمی بسیج خواهران دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی / www.basij-kntu.ir

أین الرجبیّون


ما آنقدر این دفترِ دل را سیاه کرده ایم که دنبال آب توبه می گردیم . 

دنبال چیزی هستیم که بپوشاند آن چیزهایی را که همیشه خواستیم مخفیشان کنیم . 

اما اینها را هم که می گویم طمعی است که در ماه رجب خود به خود به آدم سرایت می کند.

یا من ارجوه لکل خیر و آمن سخطه عند کل شر   ،  یامن یعطی الکثیر باالقلیل یا من یعطی من سئله

تازه این قطره ای از آن کاسۀ شیر سفیدی است که از حضرت حق به ساقی اهل معرفت ، بی حساب و کتاب داده می شود. 

ماه رجب ماهی است که از حجابها کاسته می شود و همین دنیای پر از رنگ و ریا جلوه گاه شهود آیات رحمانی می شود .

الحمد الله الذی اشهدنا مشهد اولیائه فی رجب

* * *

"همت عالی دار ، به چیزهای کوچک قانع مشو ، اینقدر دور خود نگرد ، به اوبسپار و جلو برو .مرد باید عالی همت باشد . حیف است کسی که می خواهد به محضر سلطان السلاطین حضور یابد در راه مثلا از گدای سر گذر چیزی بخواهد."/(سید هاشم حداد(ره))

منبع:تبیان

"حلول ماه رجب مبارک"


باشد که با دستی پُر از معرفت و لبریز از لحظه های عاشقی،از این برکت استفاده کنیم.


زرورقی به نام آزادی

زرورقی به نام آزادی

 

   پله های نردبان لیبرالیسم را "فردگرایی" ؛ ارزش مطلق آزادی ؛ سرمایه داری ( کاپیتالیسم ) و سکولاریسم – تساهل و تسامح – تشکیل میدهند.پله هایی که به چاه اومانیسم ( اصالت و محوریت انسان ) ختم میشوند.در مکتب لیبرالیسم تنها منافع مادی و لذت جویی هرچه بیشتر ارزش دارد.از این رو است که شالوده ی این مکتب را بر خودیت بنا کرده اند و از بین " ایسم " های بی شمار ؛ اینبار لیبرالیسم است که با تمام توان به کمک اومانیسم میشتابد.لیبرالیسم یا اباحیت عبارت است از آزاد شدن انسان از تعهد الهی و پیمان بستن با نفس اماره خویشتن.لیبرالیسم " آزادی بدون تفسیر معقول " را تا حد " هدف اعلای انسانیت " بالا برده است.لیبرالها آزادی انسان را ارزش مطلق میدانند و تنها جایی آن را محدود میکنند که در تزاحم با آزادی فردی دیگران باشد!حال باید پرسید ؛ درجایی که آزادی افراد توسط یکدیگر خدشه دار می شود ؛ چه کسی باید از آزادی خود چشم بپوشد ؟ این سوال و سوالات بسیار دیگری از این قبیل ؛ هنوز در چنین مکاتبی بی پاسخ ( یا با پاسخ های ناقص و مقطعی ) مانده اند. در واقع آنان تعریف درستی از آزادی ندارند و ظاهرا آن را رهایی انسان از تمام قید و بندها معنا میکنند.با اندکی دقت میتوان دریافت ؛ لیبرالیسم مکتب اسارت است ؛ اسارتی که ناشی از گرفتاری در هواهای نفسانی است ؛ ناشی از تک بعدی انگاشتن افراد و خواسته های او را در حد خواسته های غریزی و حیوانی محدود کردن.البته بسیاری از ادعاهای این مکتب در حد شعار باقی مانده است؛ مانند آزادی بیان نامحدود و تساهل و تسامح در برخورد که پارادوکس گفتار و رفتار آن را میتوان در محکومیت دین به خصوص اسلام و معنویت در غرب و محکومیت دین داران از بعضی از حقوق خود و بسیاری موارد دیگر به وضوح مشاهده کرد.در اسلام آزادی عبارت است از آزادگی به معنای حریت و بندگی حق تعالی و رستن از بند نفس اماره و شیطان جن و انس.در اسلام آزادی مطلق نداریم بلکه قوانین و حدود و ثغوری توسط خالق انسان برای فراهم کردن زمینه رشد او تعریف شده استبعضی از قوانین و احکام هم توسط امام معصوم علیه السلام و در نبود او توسط ولی فقیه و ارکان حکومت اسلامی وضع میشوند که در همه آنها معیار؛حفظ حدود الله است. در اسلام ؛ آزادی ارزش مطلق نیست بلکه ارزش ذاتی و نهایی قرب الی الله است و سایر ارزش هایی که ما را در رسیدن به مطلوب یاری میکنند ؛ دارای ارزش غیری هستند.در اینکه آزادی ها در جوامع باید محدود شوند؛شکی نیست به طوریکه حتی "هیوم" فیلسوف پوزیتیویست ( پدر شکاکیت مدرن ) هم معتقد است اگر کسی بگوید هرکس هر چقدر که دوست دارد باید آزاد باشد ؛ دیوانه است. اما  اینکه حدود آزادی چیست و چه کسی آن را قانون گذاری میکند ؛ محل بحث است.در بسیاری از جوامع قانون را خواست و میل انسان ها وضع میکند.آن میل و اراده ممکن است فردی یا جمعی باشد ؛ به عنوان مثال اگر اکثریت جامعه ( 50 درصد به بالا ) یا اکثریت برگزیده جامعه به این نتیجه برسند که هم جنس بازی و ازدواج هم جنس بازان خوب است و باید رسمیت یابد ؛ این امر صورت میپذیرد.وجود امیال انسانی نامحدود ؛ آینده ای به مراتب منحط تر از این را برای چنین جوامعی پیش بینی میکند.امروز غرب و نوکران دخیلشان بند ها و زنجیر ها را با زرورق آزادی ؛ آزادی خواهی و دموکراسی برای به بند کشیدن ملت ها زینت میدهند.این آزادی و آزادی خواهی وارداتی به معنای واقعی وسیله ای برای اغفال ملت ها است و راه را برای مستکبرین باز میکند.در حقیقت تنها اسلام است که انسان را به سوی آزادی حقیقی و آزادگی هدایت میکند و کمال او را میخواهد و به این منظور حدودی برایش تعریف نموده است تا در پس این دنیای زودگذر نماند و به کمک نعمت های عطا شده راه خود را بیابد و در مسیر قرب حق تعالی و رهایی از تمام بندهای نفسانی قدم بردارد.

آری اسیر بند تو از هر دو عالم آزاد است...

 

فائزه شکرخواب

نامه حضرت آیت الله خامنه ای به جوانان اروپا و امریکای شمالی

آیت الله خامنه ای، مقام معظم رهبری در پیامی خطاب به جوانان اروپا و آمریکا از آنان خواستند درباره حقیقت اسلام تحقیق کنند و تسلیم هیاهو و جنجال های اسلام هراسی دولتمردان و رسانه های جهانی نشوند.
پیام رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی (درحال تکمیل)

محتوای این پیام با توجه به حوادث روزهای اخیر دنیای اسلام، موج افراط گری و تروریسم، تلاش غرب برای ایجاد اسلام هراسی و تخریب چهره رحمانی اسلام ناب محمدی و انتشار کاریکاتور موهن پیامبر اسلام (ص)‌ در نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» تلاش های اخیر اروپا و آمریکا برای ترویج اسلام هراسی است که به منظور آگاهی بخشی به جوانان جهان به ویژه جوانان کشورهای غربی به زبان انگلیسی منتشر شده است.

در بخش ابتدایی این پیام آمده، سیاستمداران یا دولتمردان شما مورد خطاب من نیستند، چراکه که آن ها به عمد مسیر سیاست را از از مسیر راستی و حقیقت جدا کرده اند.

در بخش دیگری از این پیام آمده: چرا ساختار قدرت در جهان می خواهد افکار اسلامی را به حاشیه براند... چه ارزش ها و مفاهیمی در سایه مخدوش کردن تصویر اسلام وجود دارد.

بخش دیگری از این پیام با اشاره به با اشاره به تلاش غرب برای تخریب اسلام از طریق تروریسم افراطی،‌ آمده: اجازه ندهید آن ها (ابر قدرت ها)‌ ریاکارانه، تروریست هایی را که خود جذب کرده اند، به عنوان نمایندگان اسلام معرفی کنند. 

همچنین در ادامه این پیام با اشاره به دروغ پردازی رسانه های غربی آمده: آیا تاکنون پیام اسلام را از منبعی جز رسانه ها دریافت کرده اید؟!

شبکه تلویزیونی پرس تی وی در خبری فوری و زیرنویس از ارسال پیام مقام معظم رهبری خطاب به جوانان اروپا و آمریکا خبر داد.

پیام رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی (درحال تکمیل)آیت الله خامنه ای، مقام معظم رهبری در پیامی خطاب به جوانان اروپا و آمریکا از آنان خواستند درباره حقیقت اسلام تحقیق کنند و تسلیم هیاهو و جنجال های اسلام هراسی دولتمردان و رسانه های جهانی نشوند.

به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر به نقل از سایت اطلاع رسانی ایشان؛ متن پیام مقام معظم رهبری خطاب به جوانان اروپا و آمریکا به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

برای جوانان شمال آمریکا و اروپا؛

تحولات اخیر در فرانسه و نمونه های مشابه آن در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا واداشت تا به صورت مستقیم با شما درباره این تحولات سخن بگویم. خطاب من به شماست؛ (شما جوانان)، نه به این خاطر که من توجهی به والدین شما ندارم، بلکه به این خاطر که آینده ملت ها و کشورهایتان در دستان شما خواهد بود و افزون بر این می دانم که حس حقیقت جویی در قلب شما جوانان پویاتر و قوی تر است.

خطاب من متوجه سیاستمداران و دولتمردان شما هم نیست زیرا باور دارم که آنان خود خواسته راه سیاستمداری و راستی و حقیقت را جدا کرده اند.

می خواهم با شما درباره اسلام سخن بگویم؛ بخصوص چهره ای که برای شما از اسلام ارائه شده است. تلاش های بسیاری در دو دهه اخیر بخصوص از زمان فروپاشی اتحاد شوروی صورت گرفته است تا این دین بزرگ را در جایگاه دشمنی دهشتناک بنشانند. تحریک احساس ترس و نفرت و استفاده سوء استفاده از آن در کمال تاسف سابقه ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد.

در اینجا، من نمی خواهم به هراس های مختلفی که کشورهای غربی تا کنون تلقین کرده اند بپردازم. نگاهی گذرا به مطالعات حساس تاریخ معاصر می تواند شما را به این حقیقت برساند که دولت های غربی رفتاری به دور از صداقت و با دورویی با ملت ها و فرهنگ های دیگر داشته اند که از تاریخ نگاری های جدید حذف شده است.

تاریخ های آمریکا و اروپا شرمسار از برده داری، خجل از دوره استعماری و آزرده از سرکوب ملت های رنگین پوست و غیر مسیحی است. محققان و تاریخ دانان شما به شدت شرمنده خونریزی ها به نام مذهب بین کاتولیک ها و پروتستان ها یا به نام ملیت ها در دوران جنگ اول و دوم جهانی هستند. این رویکرد قابل ستایش است.

با ذکر بخشی از این فهرست بلند بالا، قصد بازخوانی تاریخ را ندارم، بلکه می خواهم از شما بخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی غربی ها بعد از چندین دهه بیدار شده است. چرا بازبینی وجدان عمومی برای زمان های دور اجرا می شود و برای مشکلات جاری نه؟ چرا این تلاش ها برای جلوگیری از بیداری عمومی درباره مشکلات عمده مانند برخورد با فرهنگ و تفکر اسلامی صورت می گیرد؟
شما به خوبی می دانید که تحقیر و ترویج نفرت و ترس واهی از «دیگران» مبنایی عمومی برای همه سود بران سرکوبگر است. حال، از شما می خواهم از خود بپرسید چرا سیاست قدیمی گسترش «هراس» و نفرت، اسلام و مسلمین را با حجمی بی سابقه هدف گرفته است. چرا ساختار قدرت در دنیا می خواهد اندیشه اسلامی به حاشیه رانده شود و همچنان پوشیده بماند؟ کدام مفهوم و ارزش های اسلامی باعث اخلال در پیشرفت ابرقدرت ها می شود و کدام منافع هستند که در سایه تحریف وجهه اسلام در امان می مانند؟ 

حال خواست اول من این است: درباره انگیزه های پشت پرده تخریب چهره اسلام تحقیق و مطالعه کنید.

خواست دوم من این است که در واکنش به سیلی از اقدامات صورت گرفته برای گمراه کردن و پیش قضاوت ها، تلاش کنید تا اطلاعاتی مستقیم و دست اول از این دین را به دست آورید. منطق صحیح مستلزم این است که شما درکی از طبیعت و جوهره آنچه که آنان شما را از آن می ترسانند و می خواهند از آن دوری گزینید، داشته باشید.

اصراری ندارم که شما قرائت من یا دیگر قرائت ها از اسلام را بپذیرید. چیزی که از شما می خواهم این است: اجازه ندهید این پویایی و حقیقت موثر در دنیای امروز با احساسات و پیش قضاوت ها در اختیار شما قرار بگیرد. به آنان اجازه ندهید که با دو رویی، تروریست های مزدورشان را به عنوان نمایندگان اسلام معرفی کنند.

اطلاعات مربوط به اسلام را از منابع اصلی و اولیه آن دریافت کنید. اطلاعات مربوط به اسلام را از قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن بگیرید. می خواهم از شما بخواهم که به صورت مستقیم، قرآن مسلمانان را قرائت کنید. آیا شما تا کنون آموزه های پیامبر اسلام (ص) و اصول انسانی ایشان را مطالعه کرده اید؟ آیا پیام اسلام را از منبعی غیر از رسانه های دریافت کرده اید؟

آیا تا کنون از خود پرسیده اید که چگونه و بر چه مبنایی ، ارزش های اسلام توانست بزرگترین تمدن علمی و فکری را در دنیا ایجاد کند و در طول قرن ها بزرگترین دانشمندان و متفکران را بپروراند؟

از شما می خواهم اجازه ندهید تصویر سازی موهن و متعرضانه گردابی احساسی بین شما و واقعیت ایجاد کند و باعث شود احتمال داشتن یک قضاوت بی طرفانه از شما سلب گردد. امروز جوامع رسانه ای مرزهای جغرافیایی را در نوردیده اند. با این حال، اجازه ندهید که آنان شما را با مرزهای ذهنی و ساختگی احاطه کنند.

هر چند که کسی به تنهایی نمی تواند این خلاء های ایجاد شده را پر کند، هر کدام از شما می توانید پلی بین تفکرات و عدالت برای خلاء های ایجاد شده برای روشن کردن خود و اطرافیان خود استفاده کنید. هر چند این چالش بین اسلام و شما جوانان ناخواسته است، می تواند سوال هایی جدید در ذهن های کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش برای یافتن پاسخ به این سوال ها فرصتی مناسب برای یافتن حقیقت هایی تازه برای شما ایجاد می کند.

از این رو، فرصت را برای یافتن درکی صحیح و بی غرض از اسلام از دست ندهید تا با حس مسئولیت پذیری شما به سوی حقیقت، نسل آینده بتواند تاریخ این تعاملات بین اسلام و غرب را به صورتی وجدانی روشن تر و رنجش و خشمی کمتر بنگارد.

سید علی خامنه ای

بیست و یکم ژانویه دو هزار و پانزده

بیانیه پایانی تجمع دانشجویان: وزارت خارجه، سفیر فرانسه را از کشورمان اخراج کند

بیانیه پایانی تجمع دانشجویان و مردم انقلابی در مقابل سفارت فرانسه صادر شد.

 

 »روند رو به رشد گرایش به اسلام در بین مردم کشورهای غربی، حاکمان این کشورها را به تکاپوی جلوگیری از امواج خروشان این حرکت با سیاه نمایی چهره رحمانی اسلام ناب محمدی انداخته است. حمله مشکوک و پرابهام هفته گذشته مترسک‌های ریش‌دار صهیونیست‌ها، با ادعای دروغین دفاع از اسلام، به دفتر مجله دست چندم و مبتذل نویس شارلی ابدو در فرانسه، بار دیگر بهانه مورد نیاز سردمداران تفکر الحاد را برای تنگ کردن فضا بر مسلمانان و ترسیم چهره ای خشن از اسلام، به دست آنان داد. اگرچه اصل داستان تعریف شده توسط دولت فرانسه در این باره خود دارای شبهات فراوانی است. مردم هوشیار و نکته سنج جهان چگونه می‌توانند باور کنند که بنا به ادعای دولت فرانسه، در یک اقدام مضحک که بیشتر به سکانسی از یک فیلم کمدی می‌ماند تا یک ماجرای واقعی، تروریست‌ها با در دست داشتن کارت‌های شناسایی خود به دفتر این نشریه حمله کرده و سپس کارت‌های خود را برجای گذارند تا احتمالا دولت فرانسه را درتکمیل این داستان مضحک یاری کنند! ادعایی که یادرآور ادعای حیرت انگیز سناریونویسان حادثه یازدهم سپتامبر مبنی بر سالم ماندن کارت‌های شناسایی هواپیماربایان در انفجار مهیب برج‌های دوقلوست. به راستی چگونه است که تروریست‌ها در تمامی اقدامات تروریستی، کارت‌های شناسایی خود را به همراه دارند؟


به فاصله کوتاهی از این حادثه مشکوک، تیغه دوم قیچی غرب برای بریدن ریشه اسلام گرایی در اروپا به حرکت درآمده و نشریه شارلی ابدو در اقدامی غیرانسانی و غیراخلاقی که نشان دهنده فاصله عمیق صاحبان تاریک اندیش آن با تمدن و فرهنگ و آزادی اندیشه است، اقدام به انتشار کاریکاتورهایی توهین آمیز علیه پیامبر رحمت و مهربانی کرده و به خیال خام خود تلاش کردند تا از این طریق و در جایگاه غریقی که برای جلوگیری از غرق شدن چنگ به هر خس و خاشاکی می‌اندازد، در برابر امواج اسلام خواهی مردم اروپا که برآمده از آگاهی آنان نسبت به شکست و به بن بست رسیدن لیبرالیسم است؛ مانعی هرچند موقت و کوتاه مدت ایجاد کنند.


حاکمان کاخ الیزه اکنون در برابر این سوال منطقی قرار دارند که آیا زمانی که با رویای سقوط حکومت مشروع و قانونی سوریه، به ایجاد گروه‌های خونریز و تروریستی می‌پرداختند، حساب بازگشت این تروریست‌ها به کشورهایشان در اروپا را نیز کرده بودند؟


دانشجویان بسیجی و انقلابی ایران، هم صدا با ملت شریف و مسلمان این کشور و همه مسلمانان بلکه آزادیخواهان جهان، ضمن محکوم کردن سناریوی پرابهام حمله تروریستی در پاریس، توهین بی شرمانه گردانندگان نشریه فرانسوی به پیامبر اعظم را که تحت تاثیر حمایت‌های بی دریغ دولت این کشور انجام گرفت، محکوم کرده و به دولت مردان فرانسه پیشنهاد م‌ کنیم که به جای توسل به این اقدامات بی شرمانه، در مورد حقیقت پیام اسلام و دلیل گرایش روزافزون مردم خسته از لیبرالیسم در اروپا، به این دین الهی بیشتر بیندیشند و بدانند که با خاک پاشیدن به رخ خورشید نمی‌توانند از تابش انوار آن جلوگیری کنند.


شوربختانه و با کمال تاسف پس از این هتک حرمت بی شرمانه به ساحت ملکوتی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) و در حالی که ملت شریف ایران منتظر برخورد قاطع دستگاه دیپلماسی کشورمان با دولت فرانسه بودند، جناب آقای ظریف وزیر خارجه ی دولت یازدهم در اقدامی نسنجیده و مغایر با اصول انقلاب اسلامی و حتی مغایر با اصول شناخته شده و مورد پذیرش دیپلماتیک، تنها دو روز پس از انتشار این کاریکاتورهای ننگین، به پاریس سفر کرده و با وزیر امورخارجه دولت فرانسه دیدار کرد.


دانشجویان انقلابی ملت ایران و فرزندان معنوی حضرت امام روح الله (رحمت الله علیه) از وزارت خارجه و شخص وزیر محترم می خواهند تا هرچه سریعتر نسبت به تشریح دلایل این اقدام غیرقابل پذیرش خود اقدام کرده و ضمن عذرخواهی از ملت ایران و مسلمانان جهان، مقدمات اخراج سفیر این دولت هتاک از کشور را فراهم کند. همچنین از رئیس جمهوری نیز می‌خواهیم در کوتاهترین زمان ممکن، واکنش درخور نسبت به این حرکت نسنجیده جناب ظریف ابراز داشته و ایشان و وزارت خارجه را ملزم به اخراج سفیر فرانسه از کشورمان و جلوگیری از بازگشت او تا زمان عذرخواهی رسمی دولت آن کشور از پیشگاه رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) و همه مسلمانان جهان بکند.

منبع

واجب فراموش شده

بدن انسانی را فرض کنید که در برابر میکروب های بیماری زا و تکثیر و انتشار آنها در تمام بدن بی تفاوت باشد و هیچ عکس العملی نسبت به آنها از خود بروز ندهد، چه اتفاقی برای او رخ می دهد؟ آیا زندگی او ادامه دارد؟ مسلم است که بیماری در آن غلبه می کند و نیازمند به درمانهای پرزحمت و چه بسا این بیماری منجر به فوت او شود ؛ در واقع اینجاست که این سوال مطرح میشود که اگر اعضای بدن را با یکدیگر مقایسه کنیم ، کدامیک از این اعضا مهم تر است؟ چشم؟ گوش؟ دست و پا؟باید گفت که مهم ترین بخشهای عملکرد بدن انسان، نظام دفاعی و ایمنی بدن از بیماری ها است که بدن بدون آن نمی تواند به زندگی ادامه دهد. همه عضوهای بدن هم به این بخش نیاز دارند و سلامت این اعضا به جلوگیری از ورود عوامل بیماری زا است به همین ترتیب در جامعه اسلامی اهمیت فریضه امر به معروف و نهی از منکر روشن میشود. زیرا این فریضه به گونه ای نظارت بر عملکرد افراد دارد و  باعث می شود فساد و فتنه و دیگر بیماری های اجتماعی، عارض بر مردم نشود و همه ارکان اجتماعی، عملکرد سالم داشته باشند بنابراین اگر یک جامعه سالم نیز امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند دچار بحران می شود و بیماریهای اجتماعی بر او غلبه می یابد. چرا که امر به معروف و نهی از منکر جلوی شیوع بیماری های اجتماعی را میگیرد.

پیامبر اسلام در ضمن یک مثال ساده و روشن، فلسفه امر به معروف و نهی از منکر و عدم تضاد آن را با آزادی، چنین می فرماید

یک گنه کار در میان مردم، مثل کسی است که با گروهی سوار کشتی می شود و هنگامی که در وسط دریا قرار می گیرد، به سوراخ کردن جایگاه خودش می پردازد. اگر دیگران او را از این کار خطرناک بازندارند، آب به کشتی نفوذ می کند و یک باره همگی غرق می شوند.

پیامبر با این تعبیر ، منطقی بودن و لزوم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را بر همگان روشن می سازد و حق نظارت فرد بر اجتماع را حقی طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشت هاست، می داند. جامعه نیز به سان کشتی است. سرنشینان کشتی تنها تا حدی آزادند که موجب هلاک دیگران نشوند. هر گاه مسافری از این آزادی سواستفاده کند و بخواهد با میخ بدنه کشتی را سوراخ کند، همه مسافران بنابر غریزه دفاعی خود، به شدت با او مقابله می کنند و عمل او را حرکتی از روی نادانی و محدودنگری می پندارند. بی شک سستی و بی توجهی آنان، خطر غرق شدن و نابودی همگان را به دنبال خواهد داشت. از این رو، همه مؤمنان در بازداشتن افراد از ارتکاب گناهان و زیرپا نهادن ارزش های الهی، متعهد و مسئولند.

عمل به این مسئولیت الهی ـ انسانی، بر همه کس واجب است و در صورت کوتاهی، باید در انتظار خواری این جهان و کیفر دردناک سرای دیگر بود.

 

حال بعضیها با دیدگاه حقوق بشر غربی می آیند و امر به معروف را نقد می کنند حال آنکه خود حقوق بشر یکی از مصداقهای خیلی روشن امر به معروف و نهی از منکر است. چرا که برای مثال ظلم به مردم، گناه کبیره است . جلوگیری از این ظلم هم واجب است. خب، با چه ساز و کاری جلوگیری از ظلم بشود ؟ امر به معروف و نهی از منکر

و عده ای در جامعه خودمان تحت تأثیر این تهاجم، به آموزه ارزشمند امر به معروف و نهی از منکر دید منفی یافته و آثار گرانقدر آن را به فراموشی سپرده اند؛ در حالی که افرادی در غرب به دنبال گمشده ای هستند که آنان را از منجلاب فساد و ظلم و تجاوز برهاند و اخیرا یکی از محققان غربی این گمشده را همان آموزه «امر به معروف و نهی از منکر» یافته و به معرفی آن پرداخته است.
آقای «مایکل کوک» نویسنده نام آور آمریکایی و برنده بهترین آثار سال در زمینه علوم انسانی، اخیرا کتاب «امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی» را به چاپ رسانده و روانه بازار کرده است. ظاهرا این اولین تحقیق و تألیف یک دانشمند غربی در زمینه یکی از احکام اجرایی اسلام می‏باشد. نوشته های مستشرقان غالبا در زمینه تاریخ اسلام، تاریخ پیامبر، سیره پیامبر و جهان بینی و اعتقادات اسلام است و اما در مورد احکام و تکالیف دینی کمتر بحثی صورت گرفته است. نویسنده در این کتاب به لزوم امر به معروف و شرایط و حدود و کیفیت آن به صورت مفصل پرداخته که جالب توجه می‏باشد

در واقع بک گزارش پلیس آقای «مایکل کوک» را به این فکر می‏اندازد که چرا در نظام غرب افراد طوری تربیت شده اند که هیچ واکنشی در برابر  برخی جنایات از خود نشان نمی دهند و تحقیق بیشتر به او می‏نمایاند که تنها در نظام حقوقی اسلام با وضع قانون «امر به معروف و نهی از منکر»، زمینه مداخله دیگران در برابر انحرافات، تجاوزات و ستمگری ها فراهم شده است

همچنین امام علی علیه السلام در بخشی از سخنان خویش با استناد به قرآن کریم، بی تفاوتی آگاهان و ترک امر به معروف و نهی از منکر را، دلیل اصلی انحطاط تمدنهای گذشته بیان می کند و برای جلوگیری از سقوط جامعه مردم را به انجام این وظیفه فرامی خواند و می فرماید

... انّما هَلَکَ مَنْ کانَ قَبْلُکُمْ حَیْثُما عَمِلوُا مِنَ الْمَعاصی وَ لَمْ یَنْهَهُمْ الرّبانیُّونَ وَ الاْخْبارُ عَنْ ذلکَ

به درستی کسانی که پیش از شما هلاک شدند، گناهان را انجام دادند و دانشمندان و نیکان، آنها را از آن باز نداشتند ونهی از منکر نکردند.

بر این اساس، بنیاد تمدن اسلامی بر دوش همه انسان ها قرار دارد و مردم همه در حفظ ارزش ها مسئولند. زیر پا نهادن بخشی از این ارزش ها توسط یک نفر، هر چند امری کوچک جلوه می کند، به تدریج بر بنای استوار جامعه اسلامی ضربه می زند و سعادت و آرامش دیگران را نیز از بین می برد. مثلا سقوط اخلاقی در بخشی از جامعه، مانند بیماری واگیردار کم کم به دیگران نیز سرایت و دیگر بخش های جامعه را آلوده می کند. بنابراین سکوت در برابر مفاسد، اشتباه و گناه است، حتی اگر تنها از سوی یک نفر رخ دهد. این حقیقت را قرآن کریم در ضمن آیه ای کوتاه چنین بیان می کند:

وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدیدُ الْعِقابِ. (انفال: 25)

از فتنه ای که تنها به ستم کاران شما نمی رسد، بترسید و بدانید که خدا سخت کیفر است

بدین ترتیب، مبارزه با فساد و انحراف و سپس دعوت و راهنمایی به کارهای نیک، ضرورتی انکارناپذیر است و برخلاف گمان برخی افراد ناآگاه، دخالت در زندگی دیگران نیست و با آزادی شخصی آنان منافات ندارد. زیرا آزادی حقیقی، از دیگران سلب آزادی نمی کند و منافع دیگران را به خطر نمی اندازد. بر این اساس، کسی هم که امر به معروف و نهی از منکر می کند، از حقوق خود و جامعه که با افراط و انحراف مفسدان به خطر می افتد، دفاع می کند که در واقع، امری عقلانی است

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره مى فرمودند: هرگاه امّت من از انجام امر به معروف و نهى از منکر سرپیچى کنند و آن را به یکدیگر واگذار نمایند، گویا با خـداوند اعـلان جنگ داده اند.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 59 ، ح 13