بسیج خواهران خواجه نصیرالدین طوسی

وب سایت رسمی بسیج خواهران دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی / www.basij-kntu.ir

بسیج خواهران خواجه نصیرالدین طوسی

وب سایت رسمی بسیج خواهران دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی / www.basij-kntu.ir

این مرد معیار آزادی بیان است

جولیان آسانژ معروف به افشاگر ویکی لیکس این روزها را در سفارت اکوادور در لندن می گذراند. اقدام اکوادور درست در راستای اصول حقوق بشر بین المللی بود. هیچ چیز به اندازه اقدام انگلیسی ها در تهدید کردن اکوادور به زیرپاگذاشتن اصول دیپلماتیک و ورود به حریم سفارتخانه این کشور در لندن نشان دهنده صحت حرکت اکوادور در اعطای پناهندگی به آسانژ نبود. بر اساس افشاگری های ویکی لیکس ، امریکایی ها در بغداد پایتخت عراق اقدام به کشتن شهروندان غیرنظامی در جریان حملات مداوم با هلیکوپتر کرده اند ، حقایقی باورناشدنی در خصوص جنگ در عراق و افغاستان رونمایی شده است و مشخص گردیده که امریکایی ها به شکل مستقیم به مناطقی مشکوک در یمن حمله کرده و سپس از دولت سابق مرکزی یعنی علی عبدالله صالح خواسته اند که مسئولیت این حملات را بر عهده بگیرند. فشارهای اوباما رئیس جمهوری امریکا بر سایر کشورها در راستای عدم تعقیب چهره های مسئول امریکایی در شکنجه شهروندان غیرنظامی نیز ماجرایی بود که توسط جولیان آسانژ لو رفت. بی شک دلایلی که مخالفان آسانژ بر زبان می آورند عاری از هر توجیه منطقی است. بسیاری از چهره های برتر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات آسانژ را تروریست تکنولوژی می دانند. یک سناتور دموکرات از ایالت کالیفرنیا که ریاست کمیسیون اطلاعات سنا را بر عهده دارد اعلام کرده است که آسانژ را باید در زیر شاخه جاسوس ها قرار داده و با همین اتهام تحت تقیب قانونی قرار داد. مقام های سوئدی زمانی که بحث مسائل قضایی به حساب می آید ، به کشورهای دیگر سفر می کنند و افشاگر ویکی لیکس هم تاکنون بارها اعلام کرده که حاضر است در لندن به سوال ها پاسخ دهد. دولت اکوادور نیز به سوئدی ها پیشنهاد کرده که می توانند با حضور در سفارت این کشور در لندن ، از آسانژ بازجویی کنند. سوئد هر دو این پیشنهادها را قویا تکذیب کرده است. 

آسانژ هم تاکید کرده است که در شرایطی که دولت سوئد به وی ضمانتی در خصوص عدم تحویل داده شدن به امریکا بدهد، به این کشور سفر خواهد کرد. سوئدی ها نیز ظاهرا اندک علاقه ای به بررسی این پشنهاد از خود نشان نداده اند و البته وزیر امور خارجه هم اعلام کرده است که سوئد عمدا این پیشنهاد را مورد بررسی قرار نخواهد داد.در این میان بریتانیا هم این توانایی را دارد که عدم تحویل داده شدن آسانژ به امریکا در صورت خروج از سفارتخانه اکوادور در لند ن را تضمین کند اما از استفاده از این حق خود سرباز می زند. با در نظر گرفتن این مسائل به این نتیجه می رسیم که بریتانیا و سوئد تنها و تنها یک هدف را دنبال می کنند که همان کشاندن آسانژ به سوئد است. بی شک تحویل دادن او به امریکا از خاک سوئد آسان تر است. آسانژ هم دلایل خود را برای واهمه از اینچنین نتیجه ای در چنته دارد. وزارت دادگستری اخیرا تایید کرده که همچنان به تحقیق در خصوص ویکی لیکس ادامه می هد و این احتمال وجود دارد که آسانژ از سوی مراجع قضایی امریکا با اتهاماتی سنگین روبه رو شود. اگر آسانژ به امریکایی ها تحویل داده شود ، بی شک تبعات این داستان تا سالها در سرتاسر جهان دامن امریکایی ها را خواهد گرفت. آسانژ شهروند امریکا نیست و هیچ کدام از فعالیت هایش نیز در خاک امریکا انجام نگرفته است. اگر ایالات متحده می تواند در چنین شرایطی یک خبرنگار را مورد تعقیب قضایی قرار دهد، پس دولت های روسیه و چین هم می توانند هرروزنامه نگاری را از اقصی نقاط دنیا به دلیل بی احترامی به سیستم حقوقی خود فراخوانده و محاکمه کنند. رویه شدن اینچنین سیستمی می تواند همگان را چه از طرفداران و چه مخالفان ویکی لیکس باشند، نگران کند.از مردم سوئد و انگلیس می خواهیم که از دولتمردان خود بخواهند به این چند پرسش پاسخ بدهند:

1. چرا مقام های قضایی سوئد از بازجویی از آسانژ در لندن سرباز می زنند؟
2. چرا هیچ دولتی به آسانژ برای عدم استرداد به امریکا ضمانت نمی دهد؟

مردم سوئد و انگلیس اکنون این فرصت را دارند که با طرح این پرسش ها ، رویکردی جدید در خصوص آزادی بیان در سطح بین المللی به جهانیان ارائه دهند. 

نامه بسیج دانشجویی ۷دانشگاه کشور به آیت‌الله آملی لاریجانی

نامه بسیج دانشجویی ۷دانشگاه کشور به آیت‌الله آملی لاریجانی: آیا با وجود پرونده‌های متعدد مفتوح، شدت برخورد با یک تخلف دانشجویی نشانگر اقتدار دستگاه قضایی کشور است؟/ رئیس قوه‌قضائیه با بررسی پرونده‌هایی که مربوط به نزدیکانشان است، باب شایعه‌پردازی را ببندند

متن کامل این نامه  به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
من همه ى جوانهاى غیور کشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى کشور را فرزندان خودم میدانم و پشت سر آنها قرار میگیرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت می کنم (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم مشهد در ابتدای سال ۱۳۹۱)
انتشار خبر محکومیت برخی اساتید و دانشجویان انقلابی و بسیجی در ماههای اخیر توسط دستگاه محترم قضایی، گرچه شاید حاکی از جدیت آن دستگاه در برخورد با تخلفات و پرهیز از مسامحه و یا هرگونه تبعیض میان دوست و دشمن در اجرای عدالت باشد اما حاوی نکات مهم و قابل توجهی است:
۱٫ به فرض آنکه اجرای حداکثری قانون منجر به صحت احکام صادره شود، آیا چنین رویه ای در اجرای قانون به رکود فضای سیاسی کشور و انسداد باب انتقاد و گفتگو علی الخصوص در فضای دانشجویی نمی انجامد؟
آیا « موضع داشتن » و « اظهار نظر در مسایل مهم کشور » و بهره جستن از «زبان انتقادى و طلبکارانه » و حتی «کمى تلخ » که همگی توصیفات رهبر انقلاب از مشی مطالبه گری دانشجویی است، مستحق صدور چنین احکامی است؟ آیا این نوع از برخورد مصداق فرمایش رهبری نیست که فرمودند: «خدا لعنت کند دستهایی را که میخواهند دانشجو را غیر سیاسی کند »
۲٫ گذشته از صحت یا عدم صحت احکام صادره، آیا با وجود پرونده های متعدد مفتوح از مفاسد کلان اقتصادی تا جرایم مهم سیاسی که به علت اطاله دادرسی و یا شاید عزم بر عدم پیگیری که بعضا به مستمسکی برای تشکیک در کارامدی دستگاه قضا تبدیل می گردند، شدت برخورد با یک تخلف دانشجویی نشانگر اقتدار دستگاه قضایی کشور است؟ براستی این برخوردهای دوگانه از سوی عالی ترین دستگاه متولی برقراری عدالت در جمهوری اسلامی جز خسارت آبرویی برای آن دستگاه، نتیجه دیگری در بر دارد؟
۳٫ همانطور که ریاست محترم قوه قضائیه گفتند ما در برخورد با مجرمین هیچ خط قرمزی نداریم، انتظار می رفت نسبت به بررسی پرونده های که مربوط به نزدیکانشان است، اقدام نموده و باب شبهه پراکنی و شایعه پردازی را ببندند؛ این در حالی است که عدم اجرای حکم بعضی آقازاده های مجرم، و تعویق چندین و چند باره اجرای احکام و یا حتی تشکیل جلسه رسیدگی به اتهامات، علی الظاهر فرمایش ریاست محترم قوه را نقض کرده است که «احکام دادگاه ها بایستى مطلقا از سهل انگارى و سهل گیرى به دور باشد.»
۴٫ یکی از محکومین چندی پیش با شکایت مدعی العموم به دادگاه احضار و در نهایت به « قصد تشویش اذهان عمومی» محکوم شد. ایشان در مطلبی که در وبلاگ خود پیرامون مصوبه مجلس نوشته است، با نقد مصوبه مجلس در مورد وقف موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی و از جمله دانشگاه آزاد،نمایندگان حامی این طرح را « جاسبی گرا » نامیده است. این در حالی است که نمایندگانی که به این مصوبه رای داده اند آقای دکتر جاسبی را از مدیران موفق می دانند و در نتیجه حمایت و تمایل این نمایندگان به آقای جاسبی مصداق نشر اکاذیب نیست.
از سوی دیگر «قصد تشویش اذهان عمومی» اتهامی است که باید از سوی مدعی اثبات شود؛ خاصه آنکه محکوم علیه از دانشجویان فعال عدالتخواه در عرصه رسانه در سال های اخیر بوده است و نمی توان پذیرفت که یک دانشجوی عدالت خواه هدفی غیر از اجرای عدالت و قانون در جامعه و « قصد »ی جز روشن کردن اذهان عمومی داشته باشد.
در همین رابطه، تمامی قرائن به وضوح نشان می دهد که هدف دانشجویان معترض و از جمله محکوم علیه، تنها جلوگیری از تصویب مصوبه ای ناعادلانه و خلاف اصول مسلم جمهوری اسلامی بوده است؛ مصوبه ای که در نهایت نیز توسط خود نمایندگان لغو شد و این خود تاییدی است بر دغدغه به جای این دانشجویان. اما جای شگفتی است که واکنش دستگاه قضایی نه تحسین و تقدیر، بلکه صدور احکام شدید قضایی برای دانشجویانی است که با فعالیت های عدالتخواهانه خود، مجلس شورای اسلامی را از یک انحراف بزرگ نجات داده و نمایندگان خود را از یک معروف عظیم نهی نموده اند.

امید است که دستگاه قضائی، تحت مدیریت حضرت عالی برخورد با مجرمین را عادلانه تر از گذشته و بدون توجه به جنجال های رسانه ای انجام دهد.

نامه بسیج دانشجویی هفت دانشگاه بزرگ تهران خطاب به آیت الله آملی لاریجانی:
- صنعتی شریف،صنعتی امیرکبیر،علم و صنعت،تهران،صنعتی خواجه نصیر،امام صادق(ع)،شهید بهشتی

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت...


به نماز می ایستم و پنج تکبیر می زنم بر دنیا و هر آنچه مرا از نوازش نسیم رحمتت دور می سازد. می خواهم حسن ختام میهمانی ات، ابتدای آشنایی تازه ام با تو باشد.

اکنون به مدد عبورم از باغ صیام، عطر گل های تازه عبودیّت را آن چنان در سر دارم که بیدارتر از همیشه، می بینمت. چه شیرین است طعم میوه های آسمانی تو، آن هنگام که دست بر قنوت نماز عید بر می داریم و تو را زمزمه می کنیم:

 «اَنْ تُدْخِلَنی فی کُلِّ خَیر...»

دارد به خنده چشم جهان باز می شود     یعنی که عید فطر تو آغاز می شود

روز قدس روز فریاد رسای مسلمانان علیه سرطان کشنده ی صهیونیسم است

                              

 روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است، روز حکومت اسلامى است.روز امتیاز حق از باطل است، روز جدایى حق و باطل است. روز قدس روزی است که باید سرنوشت ملت های مستضعف معلوم شود. باید ملت های مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین.روزی است که باید به ابر قدرت ها فهماند که دیگر نمی توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. روزی است که باید بینی مستکبرین را به خاک مالید و این جرثومه های فساد را به زباله دانها ریخت.

        


غم آذربایجان غم ماست

                  

حادثه ی تلخ زلزله ی آذربایجان مایه ی اندوه عمیق گردید،رحمت خداوند بر درگذشتگان و شفای عاجل برای مصدومان.هموطنان عزیز آذری که داغدار عزیزانتان در زلزله هستید، آرزو و طلب صبر برای شما داریم ما را هم در غم خودتان شریک و همراه بدانید.

هموطنان عزیز می توانند از طریق شماره حساب 0105583144002 بانک ملی کمک های خود را به زلزله زدگان آذربایجان شرقی اهدا کنند، با تشکر از هم میهنان عزیزمان که همیشه در صحنه های مددرسانی و یاری به هم نوعانشان حاضر بوده اند.

المپیک 2012 لندن مقدمه چه کشتاری است؟!

                             

با توجه به سوابق و جنایات هولناکی که همزمان با المپیک رخ داده است، در المپیک 2012 لندن، مظلومان (به ویژه مسلمانان) جهان باید منتظر چه جنایات هولناک دیگری باشند؟!

پس از جنگ جهانی دوم، مقرر شد تا مسابقات المپیک در سال 1948، با شعار «صلح جهانی» مجددا از سرگرفته شود و محل مسابقات لندن اعلام شد.

قرار شد کشورهای آلمان و ژاپن به اتهام سببیت در جنگ جهانی در این مسابقات حضور نداشته باشند و با توجه به جنگ زدگی، خرابی کشوهای اروپایی، بحران و کمبودهای ناشی از جنگ و نیز فقر و گرسنگی و بی کاری حاکم بر اروپا، مقرر شد تا ورزشکاران آذوقه‌ی خود را به همراه بیاورند و مصوب گردید تا اضافی این آذوقه‌ها به بیمارستان‌های لندن هدیه شود؟!

حدود 4000 ورزشکار به نمایندگی از 59 کشور جهان در این مسابقات شرکت کردند. مردان در یک اردوگاه نظامی به نام (Uxbridge ) و زنان در یک کالج دخترانه به نام (Southlands ) اسکان داده شدند و مسابقات آغاز شد.

اذهان عمومی جهان متوجه مسابقات المپیک شد و تبلیغات و جنجال‌های خبری در رسانه‌ها نیز بر تمرکز این توجه می‌افزود و طبق معمول، بازی انگلیسی فوتبال، بیش از سایر رشته‌ها مورد علاقه، توجه، خبرسازی و تبلیغات قرار گرفت.

اما، مهمتر از مسابقات المپیک و برندگان آن، این است که همیشه هم زمان با آغاز مسابقات، تحولی بزرگ در عرصه سیاست که با جنایات هولناک و کشتار  بی‌رحمانه به ویژه علیه مسلمانان بود، رخ داده است!

 

*- 1948: اولین تحول، همزمان با از سرگیری مسابقات المپیک در سال 1948 در لندن بود. در حالی که همه اذهان عمومی متوجه لندن و المپیک بود، اسرائیل با کشتاری مانند بوسنی و میانمار در فلسطین اشغالی و به راه انداختن حمام خون در خیابان‌ها، اعلام موجودیت کرد.

*- 1952: برای اولین بار اسرائیل به عنوان یک کشور رسمی در بازی‌های المپیک فنلاند شرکت می‌کند و ترکیه نیز به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) می‌پیوندد و جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروری آغاز می‌گردد.

*- 1956: با دخالت مستقیم سیاسی و نظامی انگلیس، چین عقب نشینی کرد و تایوان به عنوان کشور مستقل رسمیت شناخته شد.

*- 1960: کشتار بی‌رحمانه رژیم آپارتاید با حمایت گسترده امریکا و انگلیس در آفریقای جنوبی شکل گرفت.

*- 1972: مسابقات المپیک 1972 در مونیخ جنجال دیگری به راه انداخت. در این مسابقات، چند فلسطینی که معلوم نشد چگونه از لایه‌های امنیتی شدید عبور کرده بودند، چند ورزشکار اسرائیلی را ترور کردند و 5 تن از گروگانگیرها نیز در حمله پلیس کشته شدند. سر و صدای عجیبی به راه افتاد که پلیس آلمان با توجه به امکانات و تسلیحاتی که در اختیار دارد، می‌توانست مانع از این اقدام گردد، اما هیچ نتیجه‌ای حاصل نگردید به جز آن که فلسطینی‌ها در افکار عمومی جهان و به ویژه غرب به عنوان «تروریست» و اسرائیل به عنوان قربانیان مظلوم عملیات تروریستی معرفی شدند تا هر گونه جنایات و نسل کشی آنها توجیه شده و مقبول اذهان عمومی قرار گیرد. این ماجرا به «سپتامبر سیاه» معروف شد.

*- 1982: همزمان با آغاز مسابقات، اسرائیل حمله ددمنشانه‌ای به لبنان را آغاز نمود و تعداد کثیری از مردم بی دفاع و از جمله زنان و کودکان لبنانی را قتل عام کرد.

*- 1986: با آغاز مسابقات، اسرائیل کشتار بی‌رحمانه‌ای علیه فلسطینی‌ها به راه انداخت.

*- 1992: المپیک نبود، اما همزمان با شروع مسابقات جام ملت‌های اروپا، قتل عام مسلمانان مظلوم بوسنی هرزگوین به اوج خود رسید.

هم چنین در جام ملت های 2000 اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد که با مقاومت شدید مواجه و مجبور به فرار شد، اما این شکست بزرگ تحت الشعاع اخبار مسابقات قرار گرفت. همزمان با جام جهانی 2006 نیز اسرائیل به عزه یورش برد و مجبور به عقب نشینی گردید و در المپیک 2008، امریکا برای تبدیل رسمی گرجستان به پایگاه نظامی خود اقدام نمود که منجر به حمله روسیه گردید.

المپیک 2012 - لندن:

معلوم نیست قرار است همزمان با آغاز مسابقات المپیک 2012 در لندن چه اتفاقی در جهان، در اروپا، در جهان اسلام و به ویژه خاورمیانه رخ دهد؟ اما تجربه گذشته و شواهد موجود خبر از طراحی برای جنایات هولناک دیگری می‌دهد.

از یک سو تمامی اخبار منتشره به جای آمادگی‌های ورزشگاه‌ها، تیم‌های شرکت کننده، مشکلات احتمالی و ...، به اقدامات امنیتی و نظامی انگلیس اختصاص دارد و حضور ده‌ها هزار نظامی، سلاح‌های جنگی مانند موشک و حتی آماده سازی هواپیمای جنگنده و پدافندهای موشکی، حال و هوای لندن و اذهان عمومی در خصوص المپیک 2012 را کاملا جنگی نموده است.

از سوی دیگر نزدیک به دو هفته مانده به آغاز مسابقات، یک اتوبوس حامل گردشگران اسرائیلی منفجر می‌شود. به دنبال این حادثه دو جنجال به راه می‌افتد: اول آن که انگلیس تصمیم می‌گیرد به خاطر این حادثه نیروی نظامی در المپیک لندن را تقویت نماید و دوم آن که سر و صدای دست داشتن ایران و تصمیم اسرائیل به حمله و انتقام به راه می‌افتد.

در همین راستا، امریکا و اروپا که در سرنگونی بشار اسد در سوریه موفق نشدند و مصوبات شورای امنیت نیز با وتو مواجه گردید، همان سناریوی کهنه و دروغین برای حمله و اشغال نظامی عراق را علیه سوریه مجددا به اکران گذاشته و امریکا مدعی می‌شود که سوریه از سلاح‌های شیمیایی و کشتار جمعی برخوردار است! تا بهانه‌ای برای توجیه حمله نظامی باشد. برای آنها سوخته بودن این بهانه و عدم پذیرش اذهان عمومی مهم نیست، در نهایت مانند عراق، پس از حمله می‌گویند: گویا به کاخ سفید اخبار غلطی رسیده بود.

از سوی دیگر، پس از سفر و ملاقات مرموز خانم کلینتون به میانمار (برمه سابق)، کشتار بی‌رحمانه و بی‌سابقه‌ی مسلمانان توسط بودایی‌ها و سکوت غریب به اتفاق دولت‌ها و مجامع بین‌المللی، به راه می‌افتد.

بهانه، تجاوز و قتل یک زن بودایی بود. اما به هزاران زن مسلمان تجاوز می‌شود، و ده‌ها هزار مسلمان قتل عام می‌شوند و جنایات هولناکی که حتی با جنایات اسرائیلی‌ها و صرب‌ها قابل قیاس نیست، صورت می‌پذیرد. مردم به صورت گروهی به رگبار بسته شده و یا به آتش کشیده می‌شوند، کودکان مسلمان را وسط خیابان‌ها به سیخ کشیده و کباب می‌کنند، جوانان را با قمه مثله کرده و گردن می‌زنند . و در مقابل فقط انگلیس به نیرو، تجهیزات و آرایش نظامی خود می‌افزاید.

در هر حال مسابقات المپیک و یا جام ملت‌های اروپا، همیشه حامل پیامی دردناک برای مظلومین و به ویژه مسلمانان جهان بوده است و المپیک 2012 نیز بیش از آن که حتی به ظاهر پیام آور صلح جهانی باشد، هشداری برای یک جنایت هولناک، یک نسل‌کشی و یک حادثه‌ی دردآور دیگر علیه مسلمانان تلقی می‌شود.

هر لحظه بر تعداد کشته های میانمار افزوده می شد و مردم جهان و حتی ایران در خواب المپیک 2012 لندن به سر می بردند... آری مشعل المپیک را هر قدم که به سمت مشعل آن حرکت می دادند مسلمانی را در میانمار به آتش می کشیدند...
شرم دارم که تصاویری از این فاجعه اسف بار را در این سایت قرار دهم چرا که دیدن و عملی انجام ندادن خود یک وظیفه ای دیگر می آورد... البته ترسم از آن است که مسلمانی دیگر ناراحت شود و باز هم مسئولین ما در فکر رتبه ایران در مسابقات المپیک لندن باشند...