این راه معرفت و عشق و ولایت را،حسین(ع) با "سر" رفته است،تو چگونه می خواهی
با غرور و بی اعتنایی و با خور و خواب و ولنگاری به انجام برسانی؟!
خدایی که عشق مقدس او حسین(ع)،با هر تنفس و دم زدن،فواره های خونش،
از زیر حلقه های زره اش به آسمان سر میکشید،چگونه از من،که نور چشم شیطانم
و همراه فواره های عُجب و غرور،پذیرایی می کند؟و چگونه مرا به ضیافت خویش می خواند؟!...
"الهی قدر تکرر وقوفی لضیافتک فلا تحرمنی ما وعدت المتعرضین لمسالتک"(1)
خدایا!من برای ضیافت و مهمانی تو مکرر ایستاده ام؛تو محرومم مخواه که تو متعرض سوال و
طلب را محروم نمی کنی....(عین.صاد)
بر مشامم بوی اسپند محرم می رسد...
1.مفاتیح الجنان،دعای بعد از زیارت امام رضا(ع)